آن دو بچه

اون سال دو نفر دچار کج فهمی شدن و درگیر من شدن. چیزی از من تصور می‌کردن که اون من نبودم. بعد از اون یارو تصمیم گرفتم این بچه بازیا رو بذارم کنار و مث بقیه رابطه واقعی شروع کنم یا تنها باشم. خلاصه این دو تا رو با بدبختی از سر خودم باز کنم. به اون یکی گفتم دیگه از این رابطه ها نمی‌خوام ولی نمی‌فهمید و به خودش فشار میورد. آخر مجبور شدم از همه جا بلاکش کنم و جوابشو ندم. بعدا دیدم پروفش خیلی حال بد شده بود سابقه خودکشیم داشت. یکی از خودکشیاش خودم نجاتش دادم. کار خاصی نکردم حتی یادم نمیاد بهش چی گفتم 😭😂 

نفر بعدیم یه دورگه کره ای بود. اون موقع بیشتر سعی می‌کرد با ایرانیا بگرده ولی جدیدا که دیدمش فقط با کره ایا می‌گشت... موندم چرا داشت نان ستاپ استوری می‌ذاشت؟ ینی هنوز به من امید داشت ؟! بای د وی من مسئول دارک تر شدن و ایرانی ستیز تر شدنشون نیستم‌ تازه خودمم دورگه‌م خخخ آره والا. از بس بچه بودن. 

اونی که بما....

یه مدته از یه بازیه خوشم اومده... هم دارکه هم کیوته. چندین سری بازی کردم و گند زدم. هی پاک کردم از اول رفتم. این دفعه رو دیگه عالی انجامش دادم. فقط بجا sacrifice ، funeral رو زدم. گفتم گناه دارن طفلکیا قربانی شن. اگه قربانیشون کنی پول خوبی گیرت میاد. که نصفشو از سخت بازی کردنم در نمیاد ! عوضش فرقه و خودتم زود بالا میاین ! پدر موس در نمیاد و...

اما من دلم سوخت واسشون :`) گاد بهم گفت قربانیشون کن ازشون کار بکش ولی دلم نمیومد. آخر امشب فهمیدم اینا وقتی سطح ایمانشون میاد پایین دیگه براشون مهم نیست چقدر سخت تر جنگیدی ، عن و استفراغشونو جمع کردی. هم شورش می‌کنن هم میان تیکه می‌ندازن 🤣 تازه کلیم ریکوئست می‌دن که رد کنی از ایمان تخمیشون کم می‌شه...

«تو بدون ما هیچی نیستی ، ولت می‌کنیم می‌ریم ، بدون ما و فرقت می‌میری»

دیگه واقعا مطمئن شدم اونی که بما نریده بود کلاغ کون دریده‌ بود. یارو کرم خودش کلی جنگید باهام بعد میاد تیکه می‌ندازه. حقشونه تو همون دخمه تاریکشون می‌پوسیدن لیاقت کار کشیدنم ندارن 😭😂

+ رفتم دیدم از دور خایه مالیمو می‌کنن کصکشا :))) 

دست فروش

ننم ناراحته که می‌خوام دست فروش شم. امید داره آمریکا و اسراییل یروز حمله می‌کنن. اونوقت بعدش ما آزاد می‌شیم و منم مدیر عامل یه شرکت بزرگ می‌شم. تا اون موقعم باید دست به آلت بشینیم صبر کنیم تا اوضاع درست شه... کسایی که خرج خاصی واسه تحصیلم نکردن ، واسه ظاهرم سرمایه نذاشتن ، هنوز نتونستن کنار بیان که چیزی از من نمونده و چیزیم ندارم بهش ببالم. بچه ی یه کارگر و کارمند خودشم همین میشه. سر دانشگامم ازم توقع گوه گنده خوردن داشتن. من همون موقع باید تسلیم می‌شدم و یا پیام نور خارج از تهران می‌رفتم یا اصلا نمی‌رفتیم. هر چیزی برای آدمای خودش ساخته شده. متاسفانه نمی‌دونم ننم کی واقع بین می‌شه. کی عاقل می‌شه. همش در حسرت گوهای گنده خوردنه. بچه هاشم همینجوری بار آورده‌. هیچ وقت نپذیرفتن خودشونم هیچی نیستن پس هیچیم قرار نیست گیرشون بیاد. همون یه ذره فرصتاشونم از دست دادن. حالا هر وقتم اینا رو بگم می‌گه من خواستگار فلان داشتم. ما رو ندادن و فلان دنبال متهم می‌گرده. زندگیت ریده شده دیگه زن. بشین این اسهال رو پاک کن بجا اینکه به روزای قبل اسهالت فکر کنی. کلا دیوانه شده دیگه. 

+ معلومه که بنظر خودم دست فروشی و بساط عیب نیس. اگه به دولت مالیات می‌دادن می‌شدن شغل شریف و عرج الهی داشت و کصشرررر 🤡 

هیچ

دو ساله بیشتر بحثام سیاسیه‌ و درگیرشم. چون زندگیم ریده و فکر می‌کنم اگه یه سیاست درست داشتیم خیلیامون خیلی جلوتر بودیم... حالا آخرش به آدماش نگاه کنی حالت بهم می‌خوره. با خودت می‌گی ینی اینا واقعا می‌تونن زندگیمونو بهتر کنن؟!  بقیه شونم که یه گله پروپاگاندان ؛) شاید واقعا از سیاست نیست و از جامعه‌س. جامعه عقب مونده و ضعیف هیچوقت پیشرفت نمی‌کنه! یارو صبح تا شب آنلاینه شب تا صبح. هی فیک نیوز پخش میکنه با بقیه درگیر میشه ! اصلنم این شغلش نیست که ؛)

واقعا ما با این دولت و ملت به جایی نمی‌رسیم. هیچ آینده ای نداریم. هیچ چیز برامون نریده. هیچ چیز

مثلا چقدر از شاپم راضیم

می‌گن از چیزی بد می‌گین خوبشم بگین... این هفته و هفته پیش من بازم درگیر دندونام بودم. عاح... نمی‌دونم کی داستان منو دندونام تموم می‌شه؟! 

خواستم بگم همون هفته دو نفر سفارش ثبت کردن. رو هم شد ۴۰۰ تومن‌. با اینکارشون خیلی خوشحالم کردن... اما آیا این قراره درآمد اول و آخر این ماه باشه؟ اگه قراره فروشم اینجوری بمونه که تا آخر سال بارم فروش نمی‌ره :`) 

واقعا از هیچی راضی نیستم.